باید واسه یک بارم که میشد من حس خوب رد کردن درخواست‌هاتو تجربه میکردم. باید خرد شدن کاخ هیجانی که تو صدات بود، خاک کردن ساختمان مجلل غروری که با هیچ زله‌ای نمیریخت رو میدیدم. روحم شده الان. سیگار به دست، خوابیده رو تخت، روحم به سقف نگاه می‌کنه.

خوشحالی‌های خبیثانه.ی روحی

نامه‌ای به گذشته‌ی هاجر

اتفاقی که من انداختمش

رو ,روحم , ,الان ,سیگار ,میدیدم , شده ,روحم ,شده الان ,الان سیگار ,سیگار به

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

چاه وبلاگ شخصی ایمان رسولی شیکترین وارزانترین لباسهای مجلسی در اصفهان مدرسه شورآفرین کتاب تاریخ تحلیلی صدراسلام دکترنصیری فواید ورزش vali-amr فروشگاه اوکی مای بلاگ انتشارات خودگردان پنجاه و دو هرتز تنهایی LandscapeGarden